کد مطلب:210931 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199
در مدح و ستایش حضرت کاشف الحقایق مولانا جعفر بن محمد الصادق
از حكیم الهی و عارف ربانی آقای الهی قمشه ی اصفهانی
بنمود سپهر صبح صادق را
بگشود نظر نفوس ناطق را
چرخ از رخ مهر و مه خجل گردید
چون دید رخ امام صادق را
آن مظهر حق امیر ایمان را
وجه الله و كاشف حقایق را
شاهی كه چو ماه آسمان روشن
كرد انجمن نجوم طارق را
آن شه كه به كاخ علم زد پرچم
بگرفت مغارب و مشارق را
مشتاق جمال بی مثالش كرد
عذرای فلك روان وامق را
در مكتب حكمتش فسون خوانند
افهام سوابق و لواحق را
چون نرگس مست دلربا از خواب
بگشود ربود جان عاشق را
بگشود بر روی عقل هشیاران
درهای لطایف و حقایق را
و ز شعشعه ی رخش پدید آورد
انوار جواهر مفارق را
در باغ روان دوستان بنشاند
شاخ گل و سنبل و شقایق را
چون مؤمن طاق [1] و چون هشام آراست
در ملك سخن حكیم ناطق را
افروخت چراغ شرع عاقل را
آموخت كتاب عشق عاشق را
یك پرتو آن جمال قدوسی
پیوست مطالع و شوارق را
بر فتح قوای شیعیان انگیخت
نیروی خرد جنود فائق را
سرمست ز باده الستی كرد
در محفل قدس روح لایق را
می داد زباده طهور آنجا
یاران موفق و موافق را
دور از در اهل عشق و ایمان ساخت
نااهل ریائی و منافق را
دل جلوه حسن ایزدی داند
سلطان صفا امام صادق را
صاحب نظر آینه خدا بیند
آن طلعت بی مثال شارق را
بر حسن حق آیت الله اعظم
بر خلق بهین دلیل خالق را
[ صفحه 4]
گنجینه گوهر حقایق دید
دانا دل آن ولی ناطق را
بر جان رقیب علم و دین افروخت
از برق سخن شرار صاعق را
درده به «الهی» از خم عشقش
ساقی قدحی شراب سائغ را
گر پرتو مهر ماه سیمایش
دل بگسلد از جهان علائق را
بنمود سپهر صبح صادق را
بگشود نظر نفوس ناطق را
چرخ از رخ مهر و مه خجل گردید
چون دید رخ امام صادق را
آن مظهر حق امیر ایمان را
وجه الله و كاشف حقایق را
شاهی كه چو ماه آسمان روشن
كرد انجمن نجوم طارق را
آن شه كه به كاخ علم زد پرچم
بگرفت مغارب و مشارق را
مشتاق جمال بی مثالش كرد
عذرای فلك روان وامق را
در مكتب حكمتش فسون خوانند
افهام سوابق و لواحق را
چون نرگس مست دلربا از خواب
بگشود ربود جان عاشق را
بگشود بر روی عقل هشیاران
درهای لطایف و حقایق را
و ز شعشعه ی رخش پدید آورد
انوار جواهر مفارق را
در باغ روان دوستان بنشاند
شاخ گل و سنبل و شقایق را
چون مؤمن طاق [1] و چون هشام آراست
در ملك سخن حكیم ناطق را
افروخت چراغ شرع عاقل را
آموخت كتاب عشق عاشق را
یك پرتو آن جمال قدوسی
پیوست مطالع و شوارق را
بر فتح قوای شیعیان انگیخت
نیروی خرد جنود فائق را
سرمست ز باده الستی كرد
در محفل قدس روح لایق را
می داد زباده طهور آنجا
یاران موفق و موافق را
دور از در اهل عشق و ایمان ساخت
نااهل ریائی و منافق را
دل جلوه حسن ایزدی داند
سلطان صفا امام صادق را
صاحب نظر آینه خدا بیند
آن طلعت بی مثال شارق را
بر حسن حق آیت الله اعظم
بر خلق بهین دلیل خالق را
[ صفحه 4]
گنجینه گوهر حقایق دید
دانا دل آن ولی ناطق را
بر جان رقیب علم و دین افروخت
از برق سخن شرار صاعق را
درده به «الهی» از خم عشقش
ساقی قدحی شراب سائغ را
گر پرتو مهر ماه سیمایش
دل بگسلد از جهان علائق را
[1] مؤمن طاق و هشام بن حكم از شاگردان بزرگ امام ششم در كلام و حكمت مي باشند.